کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: شعر
موضوعات

اشعار



مرثیۀ اهل بیت در کوفه و شام

شاعر : محمد مباشری     نوع شعر : مرثیه     وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن     قالب شعر : غزل    

وقتی قــرار شد که دلـی امتحــان شود            باید دچــار درد و غـمی بیکــران شود

سروی بـرای آنکــه شود آبــروی دیـن            پـیـغـمـبـر حسیـن چو پـیـغـمبران شود


از بهر حفظ معجــر خود دختــر یتـیـم            بــاید به پشت خــار مغیلان نهان شـود

آن شیر زن که درد و بلا را به جان خرید            بــاشد ســزا کـفـیــل امـام زمــان شـود

قـامت برای آنکه بگردد ستــون عشق            باید به زیـر بــار مصـائب کمــان شود

باید سـفـیــر واقعــه بهـر حیــات نــور            با دست بستـه در پی قــاتـل روان شود

آتش به جان خـرید چو آگــاه شد دلـش            باید به شـام و کوفه چو آتش فشان شود

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ضعف محتوایی در عدم رعایت شأن اهل بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور حفظ بیشتر حرمت و شأن اهل بیت که مهمترین وظیفه هر مداح است؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

رویی بــرای آنکــه شود آبــروی دیـن            بــاید اسیــر سیــلی نــامحــرمــان شود

زبانحال حضرت زینب با برادر در کوفه

شاعر : سید هاشم وفائی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

به خون نشسته چرا ای حسین من رویت            سفیــدتــر ز سـپـیـده شده چــرا مــویت

هلال من که غروب تو زود و خونین بود            کبــود گشته چنـان روی مــادرم رویت


نسیم چون که به تو میرسد شود خوشبو            شمیــم باغ جنــان می وزد ز گـیسویت

به روی نیزه سرت را به کوفه می بینم            ز کــربــلا دل من بوده در تکــاپــویت

بخوان دوباره تو قرآن که جان دهد برمن            صدای روح نــوازی ز لعـل دلجــویت

وضو ز خون جبین میکنم در این محمل            نمــاز عشق بخــوانم به طاق ابــرویت

اگرچه بر سر نـیــزه نمی رسد دستـش            سه ساله دخترتو می کند چوگــل بویت

مکن نهان رخ خود را هنوز فرصت هست            که چند لحظه بـبـیـنـم جمــال نیکــویت

به جان زینب خود کن عنایت و کرمی            که عاشق است «وفائی» به دیدن کویت

: امتیاز

چهل رباعی که ترجمۀ چهل حدیث حسینی است

شاعر : سید هاشم وفائی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : مفعول مفاعلن مفاعیلن فع قالب شعر : رباعی

ای آن که دلت آینۀ نــور جلــی است            فرمود کسی که حجّت لم یـزلی است

در حال نمــاز ســورۀ فجــر بـخـوان            چون سورۀ فجر بـر حسین بن علی است


امام صادقعليه السّلام فرمودند: اقْرَءُوا سُورَةَ الْفَجْرِ فِي فَرَائِضِكُمْ وَ نَوَافِلِكُمْ فَإِنَّهَا سُورَةُ الْحُسَيْنِ وَ ارْغَبُوا فِيهَا رَحِمَكُمُ اللَّهُ ؛ سورۀ فجر رادر نمازهای واجب و مستحب بخوانید. زیرا که آن سورۀ حسین بن علی عليه السّلام است، و در آن رغبت کنید، خدای شما را رحمت کند.( تأویل الآیات ۲/۷۶۹ )

***************************************************

گــلــزار تو جنـات نعیــم است حسین            راه تو صراط مستـقـیـم است حـسیـن

مــعــنـای فــد یـنـائی و در راه خــدا            جز توچه کسی ذبح عظیم است حسین

خداوند به حضرت ابراهیم وحی فرمود: وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيم‏؛ ای ابراهیم، فدا نمودم جزع تو را بر فرزندت اسماعیل اگر او را قربانی می کردی به جزع و گریه بر حسینعليه السّلام و بر تو ارزانی داشتم بالاترین درجات مصیبت دیدگان را. (عیون الاخبارالرضا ج ۱ ص ۱۶۶)

***************************************************

برخـاستـه گر ز لب ثـنـای تو حسیـن            افتــاده اگــر که دل به پـای تو حسین

فــرمــود نبی معــرفتی پـنهــان است            در سینه مــؤمـنـان بـرای تو حسیــن

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم : إِنَّ لِلْحُسَيْنِ فِي بَوَاطِنِ الْمُؤْمِنِينَ مَعْرِفَةً مَكْتُومَة؛ به راستی برای حسین عليه السّلام معرفتی پنهانی در دل مومن است. ( القطره ج۱ ص ۲۹۸)

***************************************************

هر دل که به عشق مبـتـلایـش کردند            آئـیـنـۀ رحــمـت خــدایـــش کــردنـد

آنرا که سعـادت و شــرف بخـشـیـدند            باعـشـق حـسیــن آشنــایـش کــردنــد

امام صادق عليه السّلام : اذا أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَيْرَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَيْنِ ع وَ حُبَّ زِيَارَتِهِ الحسین؛ هر بنده ای را که خدا خیر او را خواسته باشد، در قلب او محبت، و محبت زیارت امام حسین عليه السّلام را به او می دهد.( کامل الزیارات ص ۴۶۴)

***************************************************

جاویــدترین عشق جهان است حسین            آمیـخـتـه با روح وروان است حسین

فــرمود رئیس مــذهـب و مکـتـب ما            محبوب زمین در آسمان است حسین

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم : مَن أحَبَّ أن يَنظر إلى أهلِ السَّماء فَـلـيـنظر الى الحسين‏؛ هر کس دوست دارد محبوبترین اهل زمین را نزد اهل آسمان ببیند، پس به حسین عليه السّلام بنگرد. ( مناقب آل ابیطالب ج ۴ ص ۷۳ )

***************************************************

ای آیــنــۀ نــــور خـــداونـــد جــلــی            قــدســی نـفـســان حــرم لــم یــزلــی

پـیــوستــه درود می فــرسـتـنـد تو را            تا روز ظـهــور مــهــدی آل عــلــی

وَكَّلَ اللَّهُ بِالْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ- يُصَلُّونَ عَلَيْهِ كُلَّ يَوْمٍ شُعْثاً غُبْراً- مُنْذُ يَوْمَ قُتِلَ إِلَى مَا شَاءَ اللَّهُ- يَعْنِي بِذَلِكَ قِيَامَ الْقَائِمِ؛ خدای تعالی هفتاد هزار ملک بر قبر حسین عليه السّلام گماشته تا بر وی درود متصل بفرستند از روز شهادت او تا وقتی که قائم آل محمد ظهور کند

***************************************************

خود را ز فـلـک بر تو رسـاندند همه            از غـربـت تو اشــک فـشـانـدنـد همه

در وادی طف، فـرشتگــان ملکــوت            از صبر تو در شگـفـت مانـدنـد همه

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه)خطاب به امام حسین عليه السّلام فرمودند: لَقَد عَجَبتَ مِن صَبرِکَ مَلائِکَةُ السَّموات « براستی ملائکه آسمان ها از صبر تو به شگفت آمدند. ( زیارت ناحیه مقدسه)

***************************************************

یارب تو به ما شهــد ولایت بچـشـان            از قـیـد حصار ظلمت و غــم بـرهان

طوفــان زده ایم و غـرق دریای گناه            ما را به سـفـیـنـه حـسـیـنـی بــرسـان

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم : اِنَّ الحُسَین مِصبَاحُ الهُدی وَ سَفیـنَـةُ النـِّجاة ، حضرت حسین عليه السّلام چراغ هدایت و کشتی نجات است. ( عیون اخبار الرضا ج۱ ص ۴۸)

***************************************************

روزی که دل و عشق به هم پیوستـند            شیرازۀ عشق و عــاشــقی را بـسـتند

معنــای حسیـن و مـنّی پــیــغــمــبــر            این است که هر دو گل زجنّت هستند

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم  فرمودند: حُسين منّى و أنا مِن حُسَين أحب اللّه من أحَبَّ حُسينا، الحُسَين سِبط مِنَ الأسباط؛  حُســین عليه السّلام ازمن است ومن از حسینم، خدا دوست بدارد هر کس که حسین را دوست دارد، حسین عليه السّلام پاره ای از پاره های من است. ( احقاق الحق ج ۱۱ ص ۲۶۵)

***************************************************

نعـمـت به مُحـب تو تمام است حسین            بر دشمن تو جنان حـرام است حسین

زان در که به نام توست از باغ بهشت            در روز حساب بار عـام است حسین

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم : أَلَا وَ إِنَّ الْحُسَيْنَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ- مَنْ عَانَدَهُ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ رِيحَ الْجَنَّةِ.؛ آگاه باشیدکه همانا حسین عليه السّلام دری از درهای بهشت است، کسی که با او دشمنی کند خداوند بوی بهشت را بر او حرام گرداند. ( بحار الانوار ج ۳۵ ص ۴۰۵)

***************************************************

سجــاد که سجده های طولانی داشت            در محضر حق وجـود نورانی داشت

یک عـمــر به یـاد لالــه هـای زهــرا            چشمی همه دم ابری و بارانی داشت

امام سجاد عليه السّلام: إِنِّي مَا أَذْكُرُ مَصْرَعَ بَنِي فَاطِمَةَ إِلَّا خَنَقَتْنِي لِذَلِكَ عَبْرَة؛ من هرگز شهادت فرزندان فاطمه (س) را به یاد نیاورم، مگر آن که به خاطر آن، چشمهایم اشکبار گشت. ( بحار الانوار ج ۴۶ ص ۱۰۹)

***************************************************

سر چشمه ساحل حیات است حسـیـن            طوفان زده را فلک نجات است حسین

گر جن و ملک بر او بگریند، رواست            زیـرا که قـتـیل العـبرات است حسین

امام حسـین عليه السّلام : أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا بَكَى؛‏ من کشته اشکم، هیچ مومنی مرایاد نمی کند مگر آن که « به خاطرمصیبت هایم» گریه میکند. ( بحار الانوار ج ۴۴ ص ۲۷۹)

***************************************************

تا آن که بود چــشـم سحــاب من و تو            بــر آل عــلی بــود گــلاب من و تــو

این اشک میــان ما و دوزخ به خــدا            فــردای جــزا شود حـجــاب من و تو

امام باقرعليه السّلام :  مَا مِنْ رَجُلٍ ذَكَرَنَا أَوْ ذُكِرْنَا عِنْدَهُ- يَخْرُجُ مِنْ عَيْنَيْهِ مَاءٌ وَ لَوْ مِثْلُ جَنَاحِ الْبَعُوضَةِ- إِلَّا بَنَى اللَّهُ لَهُ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ- وَ جَعَلَ ذَلِكَ الدَّمْعَ حِجَاباً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّار، نیست مردی که یاد کرده شویم نزداو، پس بیرون آید از چشم او قطره اشکی، هر چند مانند بال مگسی باشد، مگر این که به پا می کند خدا خانه ای را در بهشت، و می گرداند آن اشک را حجابی در میان او و آتش جهنم. ( بحار الانوار ج ۳۶ ص ۳۹۱)

***************************************************

بر عرش برین زینت و زین است حسین            سر چشمۀ نــورعــالمین است حسین

گـفـتم سبب گریۀ هر مومــن کیست؟            گفتند به اشک غم،حسین است حسین

 امام صادقعليه السّلام : الْحُسَيْنُ عَبْرَةُ كُلِّ مُؤْمِن‏؛ حضرت حسینعليه السّلام اشک چشم وسبب گریه وحزن هر مومن است. .( کامل الزیارات ص ۱۰۸)

***************************************************

نــوری که پُــر از تجــلّــی داور بود            در طــور وجــود موسی جعفــر بود

ده روزمحــرم به لـبـش خـنــده نـبود            در ســوک حسین دیــدگــانش تر بود

حضرت امام رضاعليه السّلام : كَانَ أَبِي إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا يُرَى ضَاحِكاً- وَ كَانَتِ الْكَآبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتَّى يَمْضِيَ مِنْهُ عَشَرَةُ أَيَّامٍ- فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْعَاشِرِ كَانَ ذَلِكَ الْيَوْمُ- يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ- وَ يَقُولُ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي قُتِلَ فِيهِ الْحُسَيْنُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْه‏؛  پدرم حضرت امام کاظمعليه السّلام هرگاه محرم میرسید، دیگر خندان نمی شد روز دهم محرم روز مصیبت و اندوه و گریه او بود و می فرمود:روزی است که حسین عليه السّلام در آن روز به شهادت رسیده است. ( مناقب آل ابیطالب ج ۴ ص ۸۶)

***************************************************

آن گــل که بود پــارۀ تـن؛ طاهـا را            دارد سخنی که خــون کند دل ها را

فرمــود غــم حسیــن وعــاشورایش            مـجــروح نمـوده پـلـک چــشم ما را

حضرت امام رضا عليه السّلام: إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا- وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا بِأَرْضِ كَرْبٍ وَ بَلَاء؛ غمنامه خود را در عزای جد بزرگوارش می سراید و یاد آوری روز عاشورا را مایه مجروح گشتن پلک ها و ریزان شدن سیل اشک های خود می شمارد. ( بحار الانوار ج ۴۴ ص ۲۸۴)

***************************************************

این اشـک عجـب شـمـیـم نــابی دارد            هر قـطــره او اجــر و ثــوابــی دارد

آبــی که بــود به چـشـمـۀ آب حیــات            از اشــک حـسـیـنـیــان گــلابـی دارد

امام حسن عسکریعليه السّلام: إِنَّ اللَّهَ لَيَأْمُرُ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ- أَنْ يَتَلَقَّوْا دُمُوعَهُمُ الْمَصْبُوبَةَ- لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ إِلَى الْخُزَّانِ فِي الْجِنَانِ- فَيَمْزُجُوهَا بِمَاءِ الْحَيَوَانِ- فَتَزِيدُ عُذُوبَتُهَا وَ طِيبُهَا أَلْفَ ضِعْفِهَا؛ خدا امر می فرماید فرشتگان مقربین خو درا که اشک های مصیبت زدگان به قتل حسینعليه السّلام یعنی آنهایی که در عزاداری و مصیبت ان حضرت می گریند و ببرند نزد خزینه دارهای بهشت تا ممزوج کنند با آب حیات بهشتی تا گوارایی و خوشبویی آن هزار برابر زیاد شود. ( بحار الانوار ج ۴۴ ص ۳۰۵)

***************************************************

نیکوست فـلک اگر کنــون گـریه کند            با چهـرۀ سرخ و لاله گـون گریه کند

سالار شهیدانی و مهـدی شب و روز            در سوک تو جای اشک،خون گریه کند

حضرت مهدی عليه السّلام : فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً؛ روز و شب بر تو گریه میکنم و به جای اشک، خون بر تو از دیدگان جاری می کنم. ( بحار الانوار ج ۹۸ ص ۳۲۰)

***************************************************

بس داغ که دل از او سیه پـوش شود            زود است که آن داغ فــرامـوش شود

حــاشــا که شــرار غــم تو در دل ما            یک لحظه،حسین سرد و خاموش شود

نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: انّ لِقَتل الحسين حَرارَةَ فِي قُلُوبِ المُؤمِنين لا تَبَرد أبَدا؛ برای شهادت حسین عليه السّلام حرارت و گرمایی در دل های مومنان است که هر گز سرد و خاموش نمی شود. ( جامع الحادیث شیعه ج ۱۲ ص ۵۵۶)

***************************************************

انـوار خــدا در نظر توست حســــین            خورشید، نگاهش به سرتوست حسین

گر گریه بر تو افضل از هر چیزی است            دین زنده زخون حنجر توست حسین

امام رضا عليه السّلام به ربان بن شبیب فرمودند: يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ‏ءٍ- فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع- فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْش‏؛ ای پسرشبیب! اگر بر چیزی گریه میکنی، بر حسین بن علی ابی طالب عليه السّلام  گر به کن، چرا که او را مانند گوسفند سر بریدند. ( بحار الانوار ج ۴۴ ص ۲۸۶ )

***************************************************

از چـشـمـه چــشم ما گهــر می ریزد            الـمــاس ز دیــدگــان تــر مـی ریــزد

اشکی که چکد ز چـشـم با یاد حسین            بر خرمن معصیت شــرر می ریــزد

امام رضا عليه السّلام فرمودند: فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ- فَإِنَّ الْبُكَاءَ عَلَيْهِ يَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَام‏؛ گریه کنندگان باید بر کسی همچون حسین عليه السّلام گریه کنند، چرا که گریستن برای او، گناهان بزرگ را فرو می ریزد. ( بحار الانوار ج ۴۴ ص ۲۸۴)

***************************************************

ای آنکه غم دلت دو چندان شده است            از جلــوۀ غــم آیــنـه بندان شده است

چشمی که کند گریه در اینجا به حسین            بینند به روزحشـر خنــدان شده است

پیغمبراکرم فرمودند: يا فاطمة، كُلُ عَين بَاكِية يوم القيامَة إلا عَينُ بَكت عَلى مَصائِبِ الحُسَين عليه السّلام، فَإنَّها ضَاحِكَة مُستَـبـشِرة بِـنعـيم الجَنـَّة.؛ ای فاطمه ،همه چشم های مردمان در قیامت گریان است مگر چشمی که بر حسین عليه السّلام گریسته باشد.او خندان وشادان به نعیم بهشت خواهد بود. ( بحار الانوار ج ۴۴ ص ۲۹۲)

***************************************************

هر سینــه که ازعشق صفـایش بدهند            شوق سفــر کــرب و بــلایـش بـدهنـد

پـاداش کسی که گــرید از داغ حسین            این است که در بهشت جــایش بدهـند

حضرت اباعبدالله الحسین عليه السّلام : مَنْ دَمَعَتْ عَيْنَاهُ فِينَا قَطْرَةً بَوَّأَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْجَنَّة؛ چشمان هرکس که در مصیبت های ما قطره ای اشک بریزد،اورا دربهشت جای دهند. ( احقاق الحق ج ۵ ص ۵۲۳)

***************************************************

چون روی به سر چشمه پاکی کردند            در زمــزم اشک سینه چــاکی کردند

گشتند بهـشـتی همه در  سـوک حسین            گر اشـک فــشــانده یا تـبــاکی کردند

امام صادق عليه السّلام: وَ مَنْ بَكَى وَ أَبْكَى وَاحِداً فَلَهُ الْجَنَّةُ- وَ مَنْ تَبَاكَى فَلَهُ الْجَنَّة، کسی که بگرید و بگریاند در مصائب وعزاداری ما یک نفر را، بهشت برای اوست و کسی که تباکی کند یعنی اشک ندارد و خود را به گریه بدارد، برای اوست بهشـت. ( بحار الانوار ج ۴۴ ص ۲۸۸)

***************************************************

هردل که بــود غبــار بین الحــرمیـن            در دیدۀ مــومنـین شود نــور دو عیـن

ای شـیـعـه، رئیس مکتب ما فــرمود            محبوب خداست هر که گرید به حسین

امام صادق عليه السّلام : وَ مَا مِنْ عَيْنٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ وَ لَا عَبْرَةٍ مِنْ عَيْنٍ بَكَتْ وَ دَمَعَتْ عَلَيْه‏؛ هیچ چشم و اشکی نزد خدامحبوب تر ازچشم و اشکی نیست که بگرید بر آن حضرت... ( کامل الزیارات ص ۲۵۹)

***************************************************

هر دل که پر از حـرات عاشوراست            ذکرش همه شب زیارت عاشوراست

روز غــم و انــدوه قـیـامت شاد است            هر کس غم او مصیبت عاشورا است

امام رضا رعليه السّلام : وَ مَنْ كَانَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ- جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِه‏؛ هر کس روز عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریه او باشد، خداوند روز قیامت را برای او روز شادی قرار می دهد. ( بحار الانوار ج ۴۴ ص ۲۸۴)

 ***************************************************

چون کعـبـه اگر سیـاهـپــوشیم حسین            با یــاد غــم تو در خــروشیــم حسین

ای تشنه کنار آب جان داده به دوست            بــی یــاد لـبـت آب ننــوشیــم حسیــن

سخن حضرت سکینه خطاب به مردم مدینه : شيعتى ما أن شَربتُم مَاء عذب فَاذكُروُنى             او سَمعتُم بِغَريب او شَهيدٍ فَاندَبونى‏ «پدرم فرمود»: ای شیعیان من، هر زمان آب گوارایی نوشیدید، مرا یاد کنید و هر زمان از غریب یا شهیدی سخنی شنید ید، به یاد من اشک بریزید. ( منتهی الآمال ص ۷۸۲)

***************************************************

جبرئیل که بر غمت نظارت کرده است            بر کرب وبلای تو اشارت کرده است

آن کــس به زیــارت تو آیــد، گـویی            در عرش خدای را زیارت کرده است

امام رضا عليه السّلام : مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ بِشَطِّ الْفُرَاتِ كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فَوْقَ كُرْسِيِّهِ [فِي عَرْشِه‏ ؛ کسی که قبر حضرت امام حسین عليه السّلام را در کنار فرات زیارت کند، مثل کسی است که خدا را بالای عرش زیارت نموده است. ( کامل الزیارات ص ۴۸۴)

***************************************************

ماعـشق ز کــربــلای تو یــافـتــه ایم            قدر و شــرف از ولای تو یــافـته ایم

عمــریست که ما شفــای درد خودرا            از تــربت با صفــای تو یــافتــه ایــم

امام صادق عليه السّلام: فِي طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ع  لشِّفَاءُ مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ هُوَ الدَّوَاءُ الْأَكْبَر، شفای هر درد در تربت قبر حسین عليه السّلام است وهمان بزرگترین داروست. ( کامل الزیارات ص ۲۷۵)

***************************************************

آنان که به تو دست تــوســل زده انـد            از عشق به روی سینه ها گل زده اند

پیوسته فرشتگــان به طوف حــرمت            از عرش به سوی کــربلا پل زده اند

امام صادق عليه السّلام : مَا بَيْنَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ إِلَى السَّمَاءِ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ.؛ بین قبر امام حسین عليه السّلام تا آسمان، ملائکه و فرشتگان در آمد و شد و نزول و صعود می باشند. ( کامل الزیارات ص ۲۷۳)

***************************************************

هر جا سخـنـی ز عـشـق آغــاز شود            با نام تــو ای دوست هــم آواز شــود

از گــلـشـن سرخ کــربلای تو، دری            بر بــاغ بــهــشــت آرزو بــاز شــود

امام صادق عليه السّلام : مَوْضِعُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ تُرْعَةٌ مِنْ تُرَعِ الْجَنَّةِ؛ جایگاه قبر امام حسین عليه السّلام دری از درهای بهشت است. ( کامل الزیارات ص ۲۷۱)

***************************************************

این خاک عجب شفا و حــرمت دارد            عطــر نــفـس حسیــن و جـنّـت دارد

آمیـن فــرشتگــان طنین انــداز است             اینجــا که دعــا رنــگ اجــابت دارد

پیامبر گرامی اسلام عليه السّلام : الا وَ إِنَّ الْإِجَابَةَ تَحْتَ قُبَّتِهِ وَالشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِه‏؛ بدانید که اجابت دعا، زیر گنبد حرم او و شفاء در تربت او وامامان عليه السّلام از فرزندان او هستند. ( بحار الانوار ج ۳۶ ص ۲۸۶)

***************************************************

ای با خبـر از سینۀ صد چاک حسین            صد راز خــدا نهاده در خـاک حسین

برداشته می شود ز تو هفت حجــاب            چون سجده کنی به تربت پاک حسین

امام صادق عليه السّلام: السُّجُودُ عَلَى تُرْبَةِ الْحُسَيْنِ ع يَخْرِقُ الْحُجُبَ السَّبْعَ؛ سجده بر تـربت حسین عليه السّلام حجاب های هفتگانه را پاره می کند. ( بحار الانوار ج ۸۲ ص ۱۵۳)

***************************************************

چشمی که زداغـت نگــرانش سـازند            در کرب و بلا اشک فـشـانـش سازند

امروز هر آن که زائـرت شد، فــردا            بر سفــرۀ نــور مـیهـمــانش ســازنـد

حضرت صادق عليه السّلام : مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ عَلَى مَوَائِدِ النُّورِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَلْيَكُن‏ من زوّار الحسين بن علىّ عليهما السّلام‏؛ کسی که دوست دارد بر سفره های نور بنشیند در روز قیامت، پس باید از زوار حضرت حسین بن علی عليه السّلام باشد. ( کامل الزیارات ص ۴۴۲)

***************************************************

حسرت خورد آن که، دل پر از غم نکند            تا کــرب و بلا سفــر دمــادم نــکــنـد

ایــام چـنــیـن زیــارتــی را، یــزدان            از فـرصت عـمــر زائــران کــم نکند

امام صادق عليه السّلام : إِنَّ أَيَّامَ زَائِرِي الْحُسَيْنِ ع لَا تُحْسَبُ مِنْ أَعْمَارِهِمْ وَ لَا تُعَدُّ مِنْ آجَالِهِم‏؛ ایام زیارت حضرت امام حسین عليه السّلام جزء عمر زائر شمرده نشده  و از اجلشان محسوب نمی گردد. ( کامل الزیارات ص ۴۴۵)

***************************************************

آنان که در انــدیــشه رستــاخــیــزنـد            در کــرب وبلا گلاب غــم می ریزند

بی هیچ حسابی سوی فــردوس روند            قومی که ز خــاک پــاک تو برخیزند

امیر المومنین علی عليه السّلام خطاب به خاک کربلا فرمودند: وَاهاً لَكِ أَيَّتُهَا التُّرْبَةُ لَيُحْشَرَنَّ مِنْكِ قَوْمٌ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ  بِغَيْرِ حِساب‏؛ چه خوشبویی ای خاک؛در روز قیامت قومی از تو به پا بر می خیزند که بدون حساب و بی درنگ به بهشت روند. ( بحار الانوار ج ۳۲ ص ۴۱۹)

***************************************************

با انکه پر از زینت و زین است بهشت            یاد آور بـیـن الحـرمیــن است بهشت

ای زائــر عــارف حـسیــن بن عـلی            پــاداش زیــارت حسیـن است بهشت

حضرت امام صادق عليه السّلام : قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ زُورُوا الْحُسَيْنَ وَ لَوْ كُلَّ سَنَةٍ فَإِنَّ كُلَّ مَنْ أَتَاهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ غَيْرَ جَاحِدٍ لَمْ يَكُنْ لَهُ عِوَضٌ غَيْرَ الْجَنَّة؛ حسین را زیارت کنید اگرچه در هر سال باشد، زیرا کسانی که او را در حالی که به حقش عارف بوده و آن را  انکار ندارند زیارت کنند، عوض و پاداشی ندارند مگر بهشت. ( کامل الزیارات ص ۲۷۴)

***************************************************

در زائر تو همیشه شور و حـال است            از فیض زیارت تو خوش اقـبال است

با این همه فیـض ریخـته در حــرمت            طوف حرم تو افضـل الاعمــال است

حضرت ابی عبدلله عليه السّلام فرمودند: قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ زِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ إِنَّهُ أَفْضَلُ مَا يَكُونُ مِنَ الْأَعْمَال‏؛ زیارت قبر حسین بن علی عليه السّلام افضل اعمال است. ( کامل الزیارات ص ۴۷۹)

***************************************************

ای گـلـشـن تـوحـیـد که عطر کرمت            آمــیــخــتــه بـا نــســیــم بــاغ ارَمت

بر شیــعــۀ بــا خلــوص هنگـام سحر          عطر خوش سیب می رسد از حرمت

امام سجاد عليه السّلام: فَمَن زار الحُسَين عليه السلام مِن مَخلصي شيعته بالأسحار وَجَدَ رائحتها؛  هر کس از شیعیان مخلص امام حسین عليه السّلام سحر گاهان قبر مبارکش را زیارت کند بوی سیـب استشمام خواهد کرد. ( بحار الانوار ج ۴۳ ص ۹۸۹)

***************************************************

دل را ز حساب و واهمه بیـمـه کنید            با مهــر علی و فــاطـمـه بیمه کـنـید

شیــریــنی کــام کــودکــان خـود را            با تــربت کــربــلا همه بیــمــه کنید

امام صادق عليه السّلام : حَنِّكُوا أَوْلَادَكُمْ بِتُرْبَةِ الْحُسَيْنِ ع فَإِنَّهَا أَمَان‏ ؛ کام کودکانتان را با تربت حسین عليه السّلام بردارید، چرا که خاک کربلا فرزندانتان را بیمه می کند. ( المزار مفید ص ۱۴۴)

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

در حال نمــاز ســورۀ فجــر بـخـوان            چون سورۀ فجر از حسین بن علی است

مدح و مصیبت حضرت زینب در کوفه

شاعر : ناشناس نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع قالب شعر : غزل

تو نوری و خورشید هم خاکستر توست            پرواز صد جبریل در بال و پــر توست

این آیــه های مــریــم در حــال تنــزیـل            یا آبـشـار رشتــه های مـعـجــر تــوست؟


تـا رد پــای سـجــده هــایت را گــرفـتــم            دیــدم تو نوری و خــدا در بـاور توست

فــریــادهـای زخــمــی دیــروز گــودال            امــروز روی شانــه های حنجــر توست

می خـواستی زیـبــا بـبـیـنـی کــربــلا را            یعنی حسین بن علی هم بی ســر توست

با محمل عـریــان تو را سنخیتی نیست!            نفرین به قومی که چنین در محضر توست

مــردم نمی بـیـنـنــد حـتی ســایــه ات را            هجده سـر نیــزه نشین دور و بر توست

مجــمـوعـۀ دردی؛ گــلــستــان کـبــودی            رنگین کمــانی مدعــایــم پیـکــر توست

فــردا که پا در عــرصۀ حق می گذاری            معلــوم می گردد قیــامت محشـر توست

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ضعف محتوایی در عدم رعایت شأن اهل بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور حفظ بیشتر حرمت و شأن اهل بیت که مهمترین وظیفه هر مداح است؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

با محمل عــریــان تو را سنخیتی نیست            تو زیــنـبـی، پــرده نـشـینی بهتر توست

مدح و مصیبت حضرت زینب در کوفه

شاعر : ناشناس نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

تویی که شهرۀ شهری به عشق ورزیدن            تویی که منتخب هستی به نیزه سر دیدن

بگــو برای من از خــاطــرات خود بانو            کنــار مــقــتل عشــق و گــلو و بوسیدن


زبــعــد کــربـبــلا کــودکــان بـی بــابــا            شنیده ام که همیشه گــرسنه خــوابـیــدن

الا مفــســر قــرآن چــقــدر لـذت داشت            صدای قــاری قــرآن زنیــزه بشنـیدن؟!

بجز شما چه کسی می تــواند ای خــانم            شبیه ابــر بهــاری ز غــصـه بــاریــدن

و ما رایــتُ و الا جــمــیــلــتــان یعــنی            تویی که دیــده نیالــوده ای به بــد دیـدن

: امتیاز

زبانحال حضرت زینب با برادر در کوفه و شام

شاعر : سید علی رکن الدین نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

تـا می دهـم بـه سـاحـت قــدسـیـتـان درود            از کوهسار نیـزه روان می کـنی دو رود

با این هــزار و نهصـد و پـنجــاه آیه درد            من می شوم پـیمبـرت ای مصحـف کبـود


من را نگـاه می کنی از روی نی چه دیر            می بندی از نگاه من آن چشم را چه زود

مـوی رهـای خویش چرا جـمع کرده ای؟            خــاکستــر است روی لبت یا غـبـار دود

دیشب به خانۀ چه کسی روضه رفته ای؟            این بوی نان ز روضـۀ مـاهـانۀ که بود؟

سرهای قدسیان همه بر طاق عرش خورد            وقـتـی قـیـام نـیـزه تـان رفـت در سـجـود

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایات معتبر حذف شد زیرا همانطور که در کتب منتهی الآمال ص ۴۸۳؛ اربعین الحسینیه ص ۲۳۳؛ تحریف شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین ص ۲۱۱؛ مقتل جامع ج۱ ص ۱۴۱، پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا ص ۳۰۴ و دیگر کتب معتبر آمده است سر به چوبۀ محمل زدن؛ مغایرت با روایت های معتبر است؛ این قصه اوّلین بار در کتاب نورالعین منسوب به اسفراینی جعل شده است؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

حک شد به چوب محمل من مهـر داغ تو            سر بسته ماند نامه در این بزم پُـر شهود

زبانحال حضرت زینب سلام‌الله‌علیها با سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام

شاعر : یوسف رحیمی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع قالب شعر : غزل

قــرآن بخـوان از روی نـیـزه دلـبـرانه            یاسـین و الرحمـان بخوان پـیـغـمـبرانه

قرآن بخوان تا خـون سرخت پا بگیرد            هم چون درخت روشنی در هر کرانه


بایـد بـلـرزانــی وجــود کــوفــیــان را            قـرآن بخـوان با آن شـکـوه حـیــدرانـه

خورشید زینب شام را هم زیـر و رو کن            قـرآن بخـوان با لهجـه ای روشنگـرانه

کوثر بخوان تا رود رود این جا بـبارم            در حـسرت پلک کـبـودت خـواهـرانه

اما چه تکـریـمی شد از لب های قـاری            تـشـت طـلا و بــوسـه های خـیـزرانـه

گـل داده از اعجــاز لب های تو امشب            این چـوب خشک اما چرا نیـلـوفـرانه

در حسرت لب های خشکـت آب می‌شد            ریحــانه ات با التــمــاسی دخــتــرانـه

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به جهت حفظ بیشتر حرمت اهل بیت حذف شد

قرآن بخوان شاید که این چشمان هرزه           خیــره نگردد سوی ما خـیــره ســرانه

ابیات زیر به دلیل ایراد روایی حذف شد زیرا خم شدن نیزه و موضوع تنور خولی در مقاتل معتبر نیامده است همانگونه که علما و مورخین در کتب تاریخ الامم والملوک ۵/۴۵۵؛ الکامل فی‌التّاریخ ۱۱/۱۹۲؛ مُثیرُالأحْزان ۲۸۸؛ مَناقِبِ آلِ ابیطالب۴/۶۰؛ بحارالأنوار۴۵/۱۲۵؛  جلاءالعیون ۵۹۸؛ منتهی الآمال ۴۷۴؛ نفس المهموم ۳۳۹؛ ناسخ التّواریخ ۵۱۷؛ مقتل امام حسین ۲۰۹؛ تصریح کرده اند خولی ملعون سر مطهر امام را در زیر تشت قرار داد نه در تنور خانه  جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید. 

آن شب که می‌بوسید چشمت را سه ساله           خــم شد ز داغت نیــزه هم نـابــاورانه

از داغ تو قــلب تنــور آتــش گــرفتــه           تا صبــح با غـمـنــاله هایی مــادرانــه

زبانحال حضرت زینب با برادر در کوفه

شاعر : سید محمد جوادی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : قالب شعر : غزل

چشمم از داغ تو ای گل پر شبنم شده است            لحظه هایم همگی رنگ محرّم شده است

مرهمی نیـست که بر داغ عظیمت بنـهـم            اشک، تنها به دل سوخته مرهم شده است


حق بده پشتم اگر خم شده از غصه حسین           قـامت نیــزه هم از ماتم تو خــم شده است

چند روزی است که از حال لبت بی خبرم           چه شده موی تو آشفـته و درهم شده است

لب و دندان و سر و صورت تو خونین است           چشم هایت چقدر چـشـمـۀ زمزم شده است

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل ستند نبودن و ایراد محتوایی حذف شد

پیش از این لهجۀ زهرائی ات اینگونه نبود            چند دنــدان تو ای قاری من کم شده است

زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها هنگام ورود به کوفه

شاعر : سید هاشم وفائی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل

ای زمین وآسمان مبهـوت ایمانت حسین            شد فضای کوفه عطرآگین ز قرآنت حسین

ای فــروزان آفتابم گر هلالت خــوانده ام            دیده ام یکباره شد مبهوت و حیرانت حسین


سخت دلتنگ است زینب، ناطق قرآن بخوان            تا شود آرام دل از صوت قــرآنت حسین

کی شود گرد و غـباری مانـع از تابیدنت            گرشده خاکستری رخسـار تابــانت حسین

چشم درچشم من و طفلان خود داری هنوز            صف زده مژگان اشکی روی دامانت حسین

تاکنی این کاروان را رهبری از روی نی            رهبر بیداری و باز است چشمانت حسین

لب گشا حرفی بزن با دختـر گریان خود            تا نکرده جان خود را او به قربانت حسین

همـنوا با ناله های من وفـائی روز وشب            میشود با اشک وگریه مرثیه خوانت حسین

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت‌های معتبر حذف شد؛ موضوع سنگ جشن و شادی خندیدن و ... در شام بود نه در کوفه و براساس کتب معتبر تاریخی همچون: الفتوح ج ۵ ص ۱۲۱؛ أمالی مفید ج ۳۸ ص ۳۶۷؛ اللهوف ص ۱۳۰؛ مناقب آل ابیطالب ج ۴ ص ۱۱۶؛ مَقْتَل خوارزمی ج ۲ ص ۴۶؛ مُثیرُالأحْزان ص ۲۰۹؛ جلاءالعیون ص ۵۹۳؛ بحارالأنوار ج۴۵ صص ۱۰۹و ۱۶۴؛ منتهی‌الآمال ص ۴۸۵؛ قمقام ص ۵۱۶؛ نفس‌المهموم ص ۳۵۳؛ مقتل امام حسین ص ۲۲۳؛ مقتل مقرّم ص ۲۹۹؛ مقتل جامع ج ۲ ص ۴۳  و.... در شهر کوفه مردم پشیمان شده و گریه زاری می‌کردند، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین‌جا کلیک کنید. ضمن اینکه در منابع معتبر برای شهر شام هم جشن پایکوبی نقل کردهاند نه پرتاب سنگ و آتش و ...

باتو گرم گــفــتــگــو بودم که ناگه ازستم           سنگ زد سنگین دلی بر روی رخشانت حسین

زبانحال حضرت زینب با برادر در کوفه

شاعر : حسین حاجیلو نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

چه ها که با دل زینب نکرده این کوفه؟            تو نی سوار و منم کوچه گرد این کوفه

ادامـه دار شده خـاطـرات کـرب و بـلا            چه آتــشی ست به پـا در نبـرد این کوفه


به جـای نـان و رطب های هر شب بابا            چه لقـمه ها که نصیـبم نکرده این کوفه

به خـانـدان رســول خــدا کـنـایـه زدنـد            چه داغ کرده دلـم، قلب سـرد این کوفه

نخــوان دگــر سرنیــزه برایشان قـرآن            که سکه می خـورد آقا به در این کـوفه

بخـوان دعـای فـرج تا بیـاید آن مـردی            که پاسخی ست خدایی، به عهد این کوفه

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت‌های معتبر حذف شد؛ موضوع سنگ جشن و شادی خندیدن و ... در شام بود نه در کوفه و براساس کتب معتبر تاریخی همچون: الفتوح ج ۵ ص ۱۲۱؛ أمالی مفید ج ۳۸ ص ۳۶۷؛ اللهوف ص ۱۳۰؛ مناقب آل ابیطالب ج ۴ ص ۱۱۶؛ مَقْتَل خوارزمی ج ۲ ص ۴۶؛ مُثیرُالأحْزان ص ۲۰۹؛ جلاءالعیون ص ۵۹۳؛ بحارالأنوار ج۴۵ صص ۱۰۹و ۱۶۴؛ منتهی‌الآمال ص ۴۸۵؛ قمقام ص ۵۱۶؛ نفس‌المهموم ص ۳۵۳؛ مقتل امام حسین ص ۲۲۳؛ مقتل مقرّم ص ۲۹۹؛ مقتل جامع ج ۲ ص ۴۳  و.... در شهر کوفه مردم پشیمان شده و گریه زاری می‌کردند، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین‌جا کلیک کنید. ضمن اینکه در منابع معتبر برای شهر شام هم جشن پایکوبی نقل کردهاند نه پرتاب سنگ و آتش و ...

چه سنگ ها که نشد پرت سوی محمل من            به دستهای زن و طفل و مـرد این کوفه

من از فــراق نگـارم عــزا گــرفته ام و            گرفته جشن ظفــر فــرد فــردِ این کوفه

شهادت امام سجاد علیه السلام

شاعر : رضا اسماعیلی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

بعد از آن واقـعـۀ سرخ، بلا سهـم تو شد            پیکر ســوختــۀ کرب و بلا سهــم تو شد

بعد از آن واقعه هفتاد و دو آیینه شکست            نـاگـهــان داغ دل آیــنـه ها سهــم تو شــد


بعد از آن واقعه آشوب قـیامت برخاست            بر سر نیزه سر خــون خــدا سهم تو شد

بعد از آن واقعه خون جوش زد از چشمانت            خـطـبـۀ اشک برای شهــدا سهــم تو شد

بعد از آن واقعه در هرولۀ آتش و خـون            در شب خوف و خطر خطبۀ «لا» سهم تو شد

بعد از آن واقـعه در فصل شبیخون ستـم            خوردن زخم ز شمشیر جـفـا سهم تو شد

خیمۀ نور تو در فـتـنـۀ شب سوخت ولی            کس نپرسید که این ظلم چرا سهم تو شد

بعد از آن واقعه، ای زینت سجادۀ عشق            از دلت آینه جــوشیـد، دعــا سهــم تو شد

بعد از آن واقعه، ای کاش که می مردم من            مصلحت نیست بگویم، که چه ها سهم تو شد

بعد از آن واقعۀ سرخ، حقـیـقت گل کرد            کربلا در تو درخـشـیـد، خدا سهم تو شـد

: امتیاز

شهادت زین العابدین امام سجاد علیه‌السلام

شاعر : علی انسانی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

مرهم به زخم دل جز اشک روان نداشت            بودش هـزار درد و تـوانِ بـیـان نداشت

دانـی چــرا ز آل پـیـمـبـر کـشـیـد دست            نقشی دگـر به کـار سـتم آسـمـان نداشت


تنها زمین نداشت به سر دست از فـلک            پایی به عـزم پیش‌نهـادن، زمـان نداشت

یکسر به خاک ریخت گل و غنچه، شاخ و برگ            آمد ولی ز بـاغ نـصـیـبی خـزان نداشت

دانی به کـربلا ز چه او را عـدو نکشت            تا کوفه زنـده مانـدن او را گمان نداشت

از تب زبس که ضعف بر او چیره گشته بود           میخواست بگذرد ز سر جان، توان نداشت

یک آسمان ستاره به ماه رخش ز اشک            میرفت، یک ستاره به هفت آسمان نداشت

در تـرکش دلـش که دو صد تـیر آه بود            می‌برد و غیـر قامت زینب کمان نداشت

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ضعف محتوایی در عدم رعایت شأن اهل بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و حفظ بیشتر حرمت و شأن اهل بیت که مهمترین وظیفه هر مداح است؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید؛ فراموش نکنیم امام زین العابدین فقط در کربلا آن هم بنا بر مشیت الهی که نسل امامت از بین نرود بیمار بودند و بیمار خواندن آن حضرت در تمام عمر شایسته نیست.

بیمار غیــر شـربت اشک روان نداشت            بودش هزار درد و تــوان بیــان نداش

زبانحال امام سجاد علیه السلام در هنگام شهادت

شاعر : سید رضا مؤیّد نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

لالۀ سـرخ شهـادت تن تب دار من است            چشمۀ فیض خدا چشم گهر بار من است

حــافــظ خــون پــیـام شــهــدای ره دیـن            لب گویای من و دیـدۀ خونبــار من است


داغ یک دشت شهید و غم یک دشت اسیر            این همه بار گران بر تن بیمار من است

پای در سلسله و دست به دامــان وصال            دشمن از بی خردی در پی آزار من است

دشمنم بسته به زنجیر ولی غـافـل از آن            که بر انـداختــن ریشه او کـار من است

تا بر انــدازی بنــیـاد ستــم می جـنـگــم            اشک من منطق من حربۀ پیکار من است

پــرچــم نهضت خـونیـن شهـیــدان خــدا            گرچه بر دوش من و عمّۀ افکار من است

صبر را بین که در این مرحله از وادی عشق            سخت بیمارم و او باز پـرستار من است

آنکـه در کــربــبــلا بــود انــیـس پــدرم            در ره شام بلا مونس و غمخوار من است

در کــنــار شــهـدا جان مرا بــاز خــرید            عــمّــه ام بعد خــداونـد نگهدار من است

خواهر کوچک من همچو گـلی پرپر شد            اشک طفلان زغمش شمع شب تار من است

از غم اصغـر و اکبر جگــرم می سـوزد            آه از این غم که خداوند خبر دار من است

در ره آل رسـول عــمـر مــؤیـد طی شد            شــاهد زنــده من دفتــر اشعـار من است

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر در تمام سایت‌ها « تا جائیکه ما بررسی کردیم» بصورت زیر آمده است که احتمالا اغلاط تایپی است و موجب بر هم خوردن وزن، آهنگ و معنای شعر شده است، لذا جهت رفع نقص اصلاح گردید

در ره آل عــــیل عــمـر مــؤیـد طی شد            شــاهد زنــده من دفتــر اشعـار من است

شهادت زین العابدین امام سجاد علیه‌السلام

شاعر : محمد خسرونژاد نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

دل ســودا زده ام نــالــه و فـریـاد کـنـد            هـر زمـان یــاد غــم سیـد سـجـاد کـنـد

بى گمان اشک به رخساره بریزد از چشم            هـر که یـادى ز گـرفـتارى آن راد کند


بود در تاب تب و بسته به زنجیر ستم            آن که خـلـقـى ز کـرم از الــم آزاد کند

به جز از شمر ستمگـر نشنـیدم دگـرى            با تـن خـستـه کسى این همه بـیـداد کند

تن تب دار و اسیرى و غم کوفه و شام            واى اگر شِکـوه این قـوم بر اجـداد کند

خون ببارد ز غم مرگ پدر در همه عمر            چون که از واقـعه کـرب و بلا یاد کند

غیر زینب که بُد آن قافله را قـافله دار            کس نبودى که بر آن غمزده امداد کند

نـتـوان مـاتـم سجـاد نـوشـتن "خـسرو"            دل اگـر سنـگ بود نـالـه و فـریـاد کند

: امتیاز

زبانحال امام سجاد علیه السلام

شاعر : جواد حیدری نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

من بر این ماه که بر نیزه نشسته، پـسرم            پاره پــاره شده همچون لب بابا جگــرم

من جگــر پــاره آن بــزم شــرابــم والله            خیزران رنگ گرفت از لب زخـم پدرم


اینکه آتش به سرم ریخته شد دردی نیست            عکس رخساره نیلی است در این چشم ترم

لرزه بر پیکــرش افتاد کنیـزش خواندند            من خجالت زده از خواهر نیکو سیُــرم

خارجی و پــسر خــارجیان گفت به من            آنکه با زخم زبان کرده چنین خونجگرم

خواهر کوچک من گوشۀ ویران جان داد            هر سحر یاد همان غــربت وقت سحرم

: امتیاز
نقد و بررسی

در منابع معتبر سنگ و چوب و ... پرتاب کردند در شهر شام نیامده است بلکه در کتب أمالی صدوق ج۳۱ ص ۱۶۶؛ الـفتـوح ج۵ ص۱۳۰؛ الاحتجـاج ج ۲ ص ۱۱۴؛ مناقب الطاهرین ج۲ ص ۶۰۱؛ اللهوف ص ۱۵۳؛ مقتل خوارزمی ج ۲ ص ۶۸؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ج۲ ص ۳۷۹؛ بحارالأنوار ج۴۵ ص ۱۲۷؛ جلاءالعیون ص۶۰۶؛ مقتل امام حسین ص ۲۳۹؛ نفس المهموم ص ۳۹۳؛ منتهي الآمال ص ۵۰۲؛ مقتل مقرّم ص ۳۶۱؛ مقتل جامع ج۲ ص ۱۰۶ تنها نوشته شده شهر را آذین بندی کردند و با رقص و پایکوبی به استقبال سرهای شهدا و کاروان اهل بیت علیهم السلام رفتند و با این ذهنیت که اینان خارجی هستند و بر اسلام خروج کرده‌اند پیرمردی به آنان دشنام هم داد ولیکن وقتی متوجه شد که یزید به مردم دروغ گفته و اسرا همان خواندن پیامبر هستند استغفار کرده و .... لذا بیت زیر حذف شد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

اینکه آتش به سرم ریخته شد دردی نیست            عکس رخساره نیلی است در این چشم ترم

زبانحال امام سجاد علیه السلام در هنگام شهادت

شاعر : محمد علی بیابانی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

این زهـر، دردی از تب دردم دوا نکرد            هیچ عقده ای از این گلوی بسته وا نکرد

آنـچــه که آرزوی من آن بــود آن نــشد            ســی ســال دیــر آمد و فکــر مرا نکرد


طوفان گرفت و دار و ندارم به باد رفت            روزی که غم وزید و به ما جز جفا نکرد

غم های من ز عصر مصیبت شروع شد            وقتی که دشمن آمد و رحمی به ما نکرد

عمه رسید و گـفـتـم "علیکـن باالــفرار"            یعــنی کــســی ز آل پـیـمـبر حیــا نکرد

از کــربلا به کوفه و از کوفه تا به شام            دشمن ز بی حیــایی و ظلــمی ابا نکرد

اما میــان این همه رنــج و غــم و بــلا            جــایــی تــلافــی ستــم "شــام" را نکرد

در بین کــوچه های یهــودی نشین شهر           ما را کسی به اسم مسلمــان صـدا نکرد

دیــدم مـیــان بــزم شــراب حـرامــیــان           چــوبـی که دو لب پــدرم را رهـا نکرد

عمــری به یاد این همه غم سـوختم ولی           این زهـر، دردی از تـب دردم دوا نکرد

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به جهت حفظ بیشتر حرمت اهل بیت حذف شد

در گیر و دار غـارت معجر ز دختران            خلخــال و گــوشــواره ای آرام وا نکرد

این بیت به گونه ای مطرح شده که نعوذبالله اهل بیت را در بازار برده فروشان به حراج گذاشته اند که این موضوع علاوه بر اینکه صحت ندارد به نوعی توهین به اهل بیت هم محسوب میشود لذا بیت زیر حذف شد

بــازار داغ بــرده فــروشـی شــامــیــان           داغی به دل گذاشت که کرب و بلا نکرد

زبانحال امام سجاد علیه السلام در هنگام شهادت

شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن قالب شعر : غزل

با غـل جـامـعـه در هم بـفـشـارید تـنـم را           هـدف سنگ نمـائـید ز هـر سـو بـدنـم را

میتوان پوست برید از تن رنجور من امّا           نتـوان دوخت ز گـفـتـار حـقـایـق دهنم را


لالـۀ گــلبـن مـولای جــوانـان بــهــشـتــم           خاک ویـرانه‌سرا کرده خـزان یـاسمنم را

راز مظلومیم آن روز شود بر همه ظاهر           که پس از مرگ برآرند ز تن پیـرهنم را

هـدفـم نـشـر پـیـام پــدرم بـود در ایـن ره           که عدو کرد هدف دست و سر و پا و تنم را

به همه خلـق بگـوئید که با پیکـر عـریان           بــوریـائی کـفـن آمـد پــدر بـی کـفـنـم را

نظم میثم همه جوئید و به هر بیت بخوانید           قِصّۀ غُـصّه و انـدوه و ملال و محنـم را

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت‌های معتبر حذف شد؛ موضوع سنگ جشن و شادی خندیدن و ... در شام بود نه در کوفه و براساس کتب معتبر تاریخی همچون: الفتوح ج ۵ ص ۱۲۱؛ أمالی مفید ج ۳۸ ص ۳۶۷؛ اللهوف ص ۱۳۰؛ مناقب آل ابیطالب ج ۴ ص ۱۱۶؛ مَقْتَل خوارزمی ج ۲ ص ۴۶؛ مُثیرُالأحْزان ص ۲۰۹؛ جلاءالعیون ص ۵۹۳؛ بحارالأنوار ج۴۵ صص ۱۰۹و ۱۶۴؛ منتهی‌الآمال ص ۴۸۵؛ قمقام ص ۵۱۶؛ نفس‌المهموم ص ۳۵۳؛ مقتل امام حسین ص ۲۲۳؛ مقتل مقرّم ص ۲۹۹؛ مقتل جامع ج ۲ ص ۴۳  و.... در شهر کوفه مردم پشیمان شده و گریه زاری می‌کردند، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین‌جا کلیک کنید. ضمن اینکه در منابع معتبر برای شهر شام هم جشن پایکوبی نقل کردهاند نه پرتاب سنگ و آتش و ...

نیـزه و کعب نی و سنگ جفـا بود جوابم           سر بــازار شنیدند چو مــردم سخــنــم را

زبانحال امام سجاد علیه السلام در هنگام شهادت

شاعر : محمود ژولیده نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل

منكه عمری در تب و تاب مرارت سوختم           چون شب شام غریبان در حرارت سوختم

بعد بابای غریب و بی كس و مظلوم خود           مثل عمه زیر زنجــیــر اســارت سوخـتم


از حرم تا قتلگه با كـعـب نی كردم عبور           اولیــن زائر منـم كز این زیــارت سوختم

سوخـتـم بابا چو بر نعشت نگــاهی دوختم           بر شكـاف زخـم های بی شمــارت سوختم

جسم خونینت که دیدم جان به لب گشتم دمی           بر تن بی سر و جسم بی مــزارت سوختم

از همان روزی كه میكردی سفارش عمّه را           تا كنون بر خواهر شب زنده دارت سوختم

نعش ها دیدم به صحرا رأس ها دیدم به نی           هم به هـفـتاد دو و هجــده بهــارت سوختم

گاه دیدم غارت خلخال و گــاهی گـوشوار           گــاه بهر دختــر بی گــوشــوارت سوختم

سِیلِ سیلی در اسیری سهم اهل البـیت شد           بــارها از دست های با مهــارت ســوختم

حربۀ كوفی هجوم و قتل و غارت بود و بس          از هجــوم بی حیـا هنگام غــارت سوختم

مجــلس ابن زیــاد و مجلس شــومِ یــزیــد          كرد بر ناموس حق دشمن اشارت سوختم

خویش را پیروز میدانست و ما را در شكست          پیش بیگانه ز كــذب این بشــارت سوختم

عمه ام را خارجی خواندند و خود را اهل دین          در میان دشمنــان در آن امــارت سـوختم

تا دم مرگم برایت گریه كردم صبح و شام          نهضتی كــردم به پا حالا كنــارت سوختم

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما  پیشنهاد می‌کنیم به منظور انطباق مطالب با روایات مستند و معتبر و انتقال بهتر معنای شعر، بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

نعش بی سر را كه دیدم ناگهان خوردم زمین           بر تن بی سر و جسم بی مــزارت سوختم

متأسفانه در ابیات زیر ضمن ایرادات روائی و تاریخی شأن اهل بیت نیز بطور شایسته رعایت نشده است لذا ابیات زیر جهت حفظ بیشتر حرمت اهل بیت خذف شد

گاه معجــر گاه سر دیـدم به روی نیـزه ها           گاه ای دل بر نگــاه سوگوارت سوختم

هیچ كس جز با تمسخر رو به رو با ما نشد           بــارها در راه از دردِ حقارت سوخــتم

بیت زیر دارای ایراد روایی است چرا که ودایع امامت همچون انگشتر پیامبر و... به غارت برده نشد لذا به همین دلیل بیت زیر حذف شد جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کنید

دشمن آندم كه ز ما ارثِ امامت را رُبــود           در تب بیماری و داغ جـسارت سوختم

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ضعف محتوایی در عدم رعایت شأن اهل بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور حفظ بیشتر حرمت و شأن اهل بیت که مهمترین وظیفه هر مداح است؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

حربۀ كوفی هجوم و قتل و غارت بود و بس          از هجــوم چشم ها هنگام غــارت سوختم

شهادت امام سجاد علیه السلام

شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل قالب شعر : غزل

گــلان وحـی، را پــرپــر که دیــده؟            به گــلشن، طایــر بی سر، که دیده؟

تب و داغ و غل و زنجــیر و دشنام            گلــوی خشک و چـشـم تر که دیده؟


ســوار نــاقــه با، بــازوی بــســتــه            زمین افتــادن خــواهــر، که دیــده؟

مــیــان آفـــتـــاب شــــام و کــوفــه            رخ خورشید و خــاکستــر که دیده؟

به روی یــاس‌هـا جــای ســفــیــدی            ز سیــلی رنگ نیــلوفــر که دیــده؟

بــه رخـــســـار هــــلالِ اوّلِ مــــاه            خــدایــا هیــجــده اخـتــر که دیــده؟

نــشــان ســنــگ در بــالای نــیــزه            سر پــاک عــلــی اکـبــر که دیــده؟

سرود و رقــص و جشن و پایکوبی            به دور آل پــیــغــمــبــر، که دیــده؟

چــهــل منــزل به هــمــراه سکــینه            ســر عـــبــاسِ آب‌آور کــه دیــــده؟

لــبِ خــشــکــیـــده و آوای قــــرآن            شراب و چوب و طشت زر که دیده؟

بگــو «میثــم» امــام دستْ بــســتـه            اسیــر آن هــمـه کــافــر کـه دیــده؟

: امتیاز

مدح حضرت زین العابدین امام سجاد علیه‌السلام ( زبانحال)

شاعر : سید هاشم وفائی نوع شعر : مدح وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

نــور تـابـد به فـلـک از در کـاشـانۀ ما            گنج عشق است نهان در دل ویرانۀ ما

ما دل خویش نبستیم بر این عالم خاک            عـالـم قـدس بود مـنـزل و کــاشـانـۀ ما


زمزم و سعی و صفا و حجر از ماست اگر            کعـبه گـردد همه دم دور حـرمخانۀ ما

گر که اعجـاز کند با ید بـیـضا مـوسی            در ازل بـاده زده از مـیِ مـیـخـانـۀ ما

ما از آن سوخـتگــانیم که از آتش غــم            هـیـچ پـروا نـنـمـایــد پـر پـروانــۀ مـا

گر به شمشیر غم دوست سر خویش دهیم            در ره دوست بـود هـمّـت مـردانــۀ ما

به شهادت به اسارت سوی منزل ببریم            این امـانـت که سپـردند روی شـانۀ ما

با خبر باش نخندی تو به اولاد رسـول            کـار صـد تـیـغ کـنـد نـالـۀ مـستـانـۀ ما

نَهَراسیـم ز شمـشیـر و ز زنجیـر سـتـم            که پُر از شهـد شهـادت شده پیـمانۀ ما

گر که دلسوختۀ ماست وفائی نه عجب            جـگــر ســوختــه دادنـد به دیـوانــۀ ما

: امتیاز

زبانحال امام سجاد علیه السلام در هنگام شهادت

شاعر : سید محمد میر هاشمی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل

می شکـافـد تـیـر غـربت سـیـنۀ سجاد را           زهـر از غــم می رهاند این دل نـاشاد را

می گذارم بر زمین دیگـر سلاح گریه را           می کشم با " یا حسینی " آخـرین فریاد را


دیـده ام بر خاک صحـرا پیکـر ابـرار را           دیـده ام بــر نــیــزۀ اعــدا ســر اوتــاد را

دیده ام در کــربلا غــم واژۀ تــوحـیـد را           دیـده ام در بـین مـقــتـل شـادی صـیـاد را

هم زمان نـالـۀ غـربت، تبـسم بر یـتـیم؟!           جان به دل دادم به شام محنت این اضداد را

نــالـه ام احـیــا نــمـایــد خـون ثــارالله را           اشـک من رسـوا نـمـایـد دشـمن شیـاد را

بـاورم شد دردهای سیـنه سـوز کوچه را           حس نمـودم در اسارت غـربت اجـداد را

خارجی خواندم، اسیرم کرد، قصد جان نمود           با دو چشم خویش دیدم مرگ عدل و داد را

دیـده ام در زیـر پـا اوراق قـرآن، دیـده ام           پـرچـم زلـف سـر نیـزه نـشـین در بـاد را

زهر برد از سینه تاب، اما نبُرد از خاطرم           کـینـه های قـوم بـدتـر از ثـمود و عــاد را

: امتیاز